سرزمین من کجاست

balochzohreh1@gmail.com

سرزمین من کجاست

balochzohreh1@gmail.com

می خواهم بگویم ! ازتوبگویم از من و از قصه تکراری گلایه هامان !


می خواهم بگویم ! ازتوبگویم از من و از قصه تکراری گلایه هامان !

گرچه می دانم ؛ " از تو نوشتن قدغن گلایه کردن قدغن ! عطرخوش زن

قدغن ! تو قدغن ! من قدغن!" اما باز می گویم و باز گلایه می کنم!

ازتو ! از من ! ازما ! ازما که رخت مان تاول و جنسمان جنس شب است.

"ازما که اهل طاعونی این قبیله مشرقی ایم."

ما زنان و دختران بلوچ همواره گفته ایم ، ازخود و از حقوق از دست رفته مان.

اما به راستی کدامین حقوق ؟چه جای اعتراض که هنوز حق خویش را نیافته ایم

ما که همیشه حق مان را گدایی کرده ایم و هرگز بیش از آنچه به ما داده اند نگرفته ایم

بی آنکه بدانیم هرگز به گدا چیز با ارزشی نخواهند داد. ما که در برابر هرشری سکوت

اختیار کرده ایم و هم رنگ جماعت شده ایم.باز غافل از آن که در برابر هرشری که 


اعتراض نکرده ایم مسئولیم . باز غافل از آن که این هم رنگی به تعبیر ارول " نیندیشیدن

است ناخود آگاهی است."من و تو هرگز هست نبوده ایم. چرا که هرگز این گفته های زیبا

را نشنیده ایم؛ " من می اندیشم پس هستم." "من عصیان می کنم پس هستم." و شاید

حکمت خدا و صلاح و مصلحت ما این بوده که نشنویم. چنان که زن بودن و مایه شر بودن ( البته

زن اگر شر هم باشد، هر شری را چاره ای است . اما حماقت عده ای را چاره ای نیست

جزمرگ) و جنس دوم بودن نیز حکمت خدا بوده است.

" آه از این تیغ مصلحت ! تیغی که همواره زرنگ ها با آن حقیقت را ذبح می کردند."

اما به راستی کدام حقیقت ؟ آیا برای ما دختران و زنان بلوچ ، حقیقت آن چیزی است

که این مسافران شیشه ای اهل فرنگ که پوستشان از مخمل سرخ و تن پوششان

پوست پلنگ است ، درگوش مان زمزمه کرده اند؟! چنان که اکنون خودمان نیز باورمان

شده که حقی نداریم که حال آن را از دست رفته بدانیم . وظیفه ما این بوده و هست

که همیشه از پی خطوطی برویم که آنان برای مان ترسیم کرده اند تا مبادا در چاه ضلالت

و گمراهی سقوط کنیم . چنانچه اگر روزی لطف خدا شامل حالمان شد و همای سعادت

بر بام خانه مان نشست مبادا ناسپاسی و کم خردی کرده و جواب نه بدهیم . بلکه

باید مهار سرنوشتمان را دست پدر و مادر و ایل و تبار و قوم و قبیله  داده تا سایه

مبارک شوهر بر سرمان سایه افکند.

اما افسوس در این میان مردان بی غیرتی که البته خدا را شکر تعدادشان چندان  چشمگیر

هم نمی باشد، یافت می شود که در آموزش این وظایف به دخترانشان کوتاهی کرده و به آنان

اجازه انتخاب همسر ، ادامه تحصیل غیرحوزوی و هم قدمی با خویش را می دهند(!؟)

خدای من چه ننگی ! کاش گوشمان کر می شود و نمی شنیدیم که بقچه

تمدن و هویت یک دین در طوفان بی خردی این جماعت جدا مانده از هویت و قومیت ،

این چنین به باد فنا سپرده می شود. البته طبیعی است زمانی که پای تمدن و هویت

و تاراج آن به وسیله عده ای غرب زده و مرتد در میان باشد ، خون غیرت در رگ های این مدعیان

چنان به جوش می آید که با شمشیر دفاع از هویت و پرچم دفاع از حقوق زنان ، وارد صحنه

می شوند و فرصت هرگونه عرض اندامی را از عوامل مخرب سلب می کنند. علی رغم

دفاع جانانه مردان خدا درحمایت از حقوق زنان باز عده ای ناسپاس چون ما به چنین

ایثارگری هایی با دیده ی تردید می نگریم . زیرا معتقدیم به گفته ی پولن دولابار:

"هرچه مردان درباره ی زنان نوشته اند باید نامطمئن باشد . زیرا مردان در آن واحد هم

داورند و هم طرف دعوا." و یا شاید به این دلیل باشد که با هنری جیمز هم عقیده ایم

که می گوید :" هنگام قضاوت درباره ی دیگران به یاد داشته باشیم که آنان شرایط شما

را نداشته اند و شما نیز در موقعیت آنان نبوده اید."البته ما منکر راهنمایی های دلسوزانه ی

این مردان پاک نبوده و نیستیم ، بلکه چند نکته تردید آمیز ما را برآن داشته تا بپرسیم ؛

شما که مدعیان حقوق ما هستید چرا از دختران کم سن و سال این مرز و بوم که

مجبورند در سنین جوانی و نوجوانی ، ترک تحصیل کرده و به عقد مردانی به سن و سال

پدرانشان در آیند چیزی نمی گویید؟ مردانی که پای شان لب گور است و حتی سواد

نوشتن اسم خدا و پیغمبرش را ندارند . به گفته ی دکتر سروش : " اسلامشان

اسلام تقلیدی و وراثتی و مسلمانی شان از روی جزم بوده تایقین." آن گاه که

زمان تجدید فراش و ارضای امیالشان فرا می رسد ، مفسر آیات قرآن و رجل

حدیث شده و البته به خاطر عمل به سنت پیامبر با اکراه و اجبار !؟ رخت دامادی

بر تن کرده و در حالی که از نشستن درکنار دختری به سن و سال نوه و نتیجه شان

شرمگین اند ، اما این سنت حسنه را به جا آورده تا با قلبی آسوده به دیدار هفتاد

حوری دیگری که دیر زمانیست در بهشت موعود به انتظار وصل این مردان خدا

نشسته اند بشتابند.


ادامه دارد


به قلم: میم

http://banohava.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد